قوی ترین آدم جهان هم که باشی
وقت هایی هست
که دستی باید لمس ات کند
تنی
تن ات را داغ کند
و لبی
طعم لب ات را بچشد
مستقل ترین آدم جهان هم که باشی
وقت هایی هست
که دلت پر میزند برای کسی که برسد
و بخواهد که آرام رانندگی کنی
و شام ات را نخورده روی میز نگذاری و بروی
مسافرترین آدم دنیا هم
دست خطی می خواهد که بنویسد برایش
" زود برگرد "
طاقت دوری ات را ندارم
پ.ن: این روزا مشکلا رو سرم آوار شده!!!!!
پ.ن عمو نارگیلی: عمو جون چه بلایی سر وبت آوردی؟ نمی تونم بیام تو وبلاگت!
سلام مهدیه جان عزیزم شعری بود که قبلن جایی ندیده بودم از کی بود؟! هرچی بود شعر باحال و به جایی بود. چسبید!
مرسی که به من سرمیزنی دیگه بعضی وقتها دلگیری و دلتنگی گریبان آدمو میگیره و آدم یک کارهایی میکنه ... البته من فقط نظرات رو بسته بودم وبلاگم که باز میشه ...
روز اسپندگان روز عشق و مهرورزی رو بهت تبریک میگم. شادباشی!
سلام عمویی. آنچه از دل بر آید لا جرم بر دل نشیند.... این روزا زیادی بزرگ شدم....
منم این روزو بهتون تبریک میگم
عمو جون وبت اصلا باز نمیشه
ایشالا مشکلاتت زودی تموم میشن.
مرسی عزیزززززززززززززززززززم
خیلی زیبا نوشتی
لطف عالی مستدام
سلام . دمت گرم شعرت بد جور به دلم نشست
لطف دارین احمد آقا
شعری که گذاشتی معرکه بود....
لطف شمارو می رسونه...